به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، منطقه خاورمیانه از آنجاییکه پیوند ناگسستنی با جنگ دارد مبدا بخش زیادی از پناهجویان است، افغانستان، عراق، سوریه جزو کشورهایی هستند که سهم زیادی از پناهجو فرستی دارند، آنطورکه در گزارش رصدخانه مهاجرت ایران آمده: «در سـال ۲۰۲۱ درخواسـتهای جدیـد پناهندگـی بیشـتر توسـط اتبـاع افغانسـتان (افزایـش ۶۵ درصدی)، نیکاراگوئـه، و سـوریهای ثبـت شـده اسـت(نمودار اول). در آخرین گزارش رصدخانه هاجرت، درخواستهای پناهدگی در سال ۲۰۲۲ باز هم نشان از ردپای پررنگ مهاجران افغانستانی دارد، اگرچه پناهجویان ونزوئلایی در سال ۲۰۲۲ در جایگاه اول هستند اما درخواست پناهندگی میان مردم افغانستان رشد چشمگیری داشته است.
افزایش پناهجویان افغانستانی در ایران بعد از قدرت گرفتن طالبان
در این میان ایران بهعنوان کشور مقصد همیشه سهم زیادی از مهاجران افغانستانی را دارد، اینکه چه تعداد از این مهاجران در ایران زندگی میکنند بهطور دقیق معلوم نیست، چراکه بخش زیادی از آنها بدون اظهارنامه در ایران هستند، اما در آخرین سرشماری رسمی انجام شده در سال ۱۳۹۵ حضور بیش از ۱.۵ میلیون افغانستانی در ایران ثبت شده است.
قطعاً با گذشت ۷ سال از آخرین سرشماری بعید است جمعیت افغانستانیهای مقیم ایران همان ۱.۵ میلیون نفر باقی مانده باشد، قبلتر نماینده یونیسف در ایران به خبرآنلاین گفته بود: «قبل از مرداد ۱۴۰۰ دو الی سه میلیون نفر پناهنده افغانستانی در ایران وجود داشت، اما بعد از بحران در افغانستان (قدرت گرفتن طالبان) بین ۵۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون نفر پناهنده جدید وارد ایران شد.»
طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، تعداد پناهندگان افغانستانی در ایران پس از به قدرت رسیدن طالبان به ۳.۴۱ میلیون نفر رسیده است.شاید به همن دلیل باشد که روزنامه شرق در گزارشی نوشت: احتمال صدور دستور از قوه قضائیه برای اخراج مهاجران افغانستانی غیرقانونی وجود دارد. روزانه تعداد بیشماری از مهاجران در شهرهای مرزی ایران به اردوگاهها فرستاده میشوند تا رد مرز شوند. حتی طبق برخی منابع، گویا قوه قضائیه قرار است دستور اخراج افغانستانیهای غیرقانونی داخل ایران را صادر کند که این مسئله احتمالا ازدحام جمعیت در اردوگاهها را بیشتر خواهد کرد.
سیر صعودی مهاجرت به ایران بعد از قدرت گرفتن طالبان
روند مهاجرت افغانستانیها به ایران بعد از قدرت گرفتن طالبان سرعت بشتری گرفت، قبلتر حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی (مجلس دهم) به خبرآنلاین گفته بود: «ما وقتی جمعیت کشور را ثبت میکنیم با همان کیفیت هم باید تعداد مهاجرین را ثبت کنیم، وزارت کشور درخواست کرد که مهاجرین حضور خودشان را اظهار کنند اما کمتر از ۱.۵ میلیون نفر حضور خودشان را اظهار کردند، آن هم عمدتاً کسانی هستند که قدیمیاند، فقط در زمان طالبان چیزی حدود ۲ میلیون نفر به ایران آمدند و الان طبق آخرین خبری که من از یکی از کارشناسان گرفتم روزی ۱۰ هزار نفر از افغانستان وارد ایران میشوند. اگر این آمارها درست باشد یک پنجم جمعیت افغانستان در ایران حضور دارند.»
چالشهای مهاجران افغان در ایران
ایرنا پیش از این نوشت: مهمترین پرسش درباره مساله حضور مهاجران افغانستانی در ایران مربوط به تبعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی این پدیده است که فضلی درباره آن اظهار میدارد: حضور مهاجران افغان میتواند هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی داشته باشد. اینکه این اثرات به کدام جهت هدایت شود بستگی به نقش سیاستگذاران به واسطه قانونگذاری درست و اجرای برنامههای کلان دارد.
مساله دیگر همزیستی است. اینکه ما مهاجر را به عنوان یک پدیده بیرونی ببینیم سبب میشود از مهاجر انسانیتزدایی کنیم و همین نگاه ما را از همزیستی و همدلی با فرد مهاجر دور میکند. ما باید این طور نگاه کنیم که با جمعیتی که با آنها زندگی میکنیم چطور میتوانیم تعامل کنیم و چه منافع مشترکی ایجاد کنیم تا کیفیت زیستمان را بالا ببرد. صرفا داشتن نگاه یکجانبه به مهاجران به مثابه اشیای بیجان، کاری غیراخلاقی و انسانی است.
قدیمی میافزاید: دولت ایران همواره توانسته از طریق کارتهای سرشماری و تمهیداتی از این دست اطلاعاتی نسبت به مهاجران، خانوادههای آنها و محل زندگیشان داشته باشد. از نظر اقتصادی درست است که در شرایط بد اقتصادی هستیم و ورود مهاجران ممکن است رقیبی برای نیروی کار داخلی شناخته شون، اما ایرانیها خودشان برخی از کارها را انجام نمیدهند. از طرفی هم وقتی نیروی کار هست، ترجیح صاحبان کار این است که با مهاجر افغانستانی کار کند زیرا حقوق و مزایای کمتری میپردازد و در عوض از سود حاصل از کار آنها استفاده میکند. اما شرایط اقتصادی مربوط به الان نیست بلکه در دهه ۷۰ هم وضع همین گونه بوده است.
«مهمترین دلایل کوچ به سمت ایران در موج جدید ورود آوارگان افغانستانی چیست؟»؛ فضلی در این باره توضیح میدهد: افغانستانیها از سال ۱۹۷۹ درگیر جنگ هستند و تاریخ افغانستان تاریخی پر از جنگ های متعدد است؛ از منازعه با قدرت بزرگ مانند بریتانیا و شوروی تا کشورهای همسایه و جنگهای داخلی. به نظر من ویرانگرترین صورت مهاجرت که افغانها تجربه کردهاند، جنگ داخلی بوده است زیرا مانع از استمرار و توسعه شده است.
اما به طور مشخص بعد از ظهور طالبان دوم به عنوان یک دولت و سقوط دولت اشرف غنی، ما با وضعیت پیچیدهای رو به رو شدیم. حضور بسیاری از مهاجران پشت مرزهای ما و پاکستان و آن تراژدی فروگاه کابل به نظر من باید جزو تکاندهندهترین صحنههای قرن ۲۱ ثبت شود. وضعیت ظهور طالبان همچنان ادامه پیدا کرد و در رابطه با برخی از گروهها مانند هزارهها، شیعیان و زنان، دست به اقدامات عجیبی زد.
عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگپژوهی ادامه میدهد: طبیعی است که طیفهایی از جامعه افغانستان ناراضی باشند و نتوانند در کشور خود وضعیت را تحمل کنند. در کنار همه این مسائل باید این را هم در نظر گرفت که مسایل اقتصادی هم در مهاجرت افغانها تاثیر داشته است. اگر تا پیش از ورود طالبان، وضعیت معیشت و اقتصاد افغانستان با کمک نهادهای بینالمللی رتق و فتق میشد، حضور طالبان سبب شد این کمکها نتواند ادامه پیدا کند. همچنین افغانستان کشوری جنگ زده است و در دورههایی حضور آمریکا و بعد ورود طالبان سبب شد امنیت مردم افغانستان به خطر بیفتد و در چنین شرایطی طبیعی است که شهروندان بخواهند آنجا را ترک کنند.
قدیمی گفتههای فضلی را چنین تکمیل میکند: مهمترین دلیل کوچ مهاجران افغانستانی در سالهای اخیر وضعیت اقتصادی کشور افغانستان است. مساله بیکاری است. ما الان طبقه متوسطی از افغانستان را داریم که به ایران آمده و استاد دانشگاه، معلم یا کارمند بوده و الان سرایدار هستند. در زمانی که طالبان روی کار آمد، بیشتر مساله امنیت اهمیت داشت، اما اکنون اقتصاد اهمیت پیدا کرده است. یا برای مثال افرادی میخواستند دخترانشان را به مدرسه بفرستند و این باعث شده از کشورشان خارج شوند.
نظر شما